این وحشتناک ترین لحظه در هر فیلم ترسناک است
به گزارش دانلود فيلم و به نقل از برخورد دهنده وقتی صحبت از انتخاب “ترسناک ترین” لحظه در یک فیلم ترسناک می شود، محدود کردن آن به یک فیلم دشوار است. به هر حال، چیزی که شما را می ترساند ممکن است شخص دیگری را نترساند. شاید ترس از موجودی باشد که در پسزمینه
به گزارش دانلود فيلم و به نقل از برخورد دهنده وقتی صحبت از انتخاب “ترسناک ترین” لحظه در یک فیلم ترسناک می شود، محدود کردن آن به یک فیلم دشوار است. به هر حال، چیزی که شما را می ترساند ممکن است شخص دیگری را نترساند. شاید ترس از موجودی باشد که در پسزمینه خزنده است که میدانید طعم خون را دارد، یا ترسی که برای ایجاد ترس در شما طراحی شده است. اما گاهی اوقات مؤثرترین ترساندن آنهایی هستند که در اجرا به قدری ساده هستند که مدتها پس از انتشار تیتراژ با شما می نشینند. و این دقیقاً همان چیزی است که فیلم کلاسیک ترسناک توبی هوپر در سال ۱۹۷۴، کشتار اره زنجیری تگزاس، بهترین عملکرد را دارد. اما در حالی که فیلم فرصت های زیادی برای انتخاب دارد، یکی خاص وجود دارد که بهترین و خنک ترین آنها باقی می ماند و لحن را برای بقیه فیلم تعیین می کند.
Leatherface صحنه معرفی وحشتناکی دارد
هر فیلم ترسناک به یک شرور نیاز دارد، خواه یک روح، یک روح، یک شی یا در مورد قتل عام اره زنجیری تگزاس، فقط یک مرد. مردی که ما او را به عنوان چهره چرمی (گونار هانسن) می شناختیم، به سرعت تبدیل به یک شرور مورد علاقه طرفداران در میان تماشاگران شد. او ترسناک است، وحشی است، و از همه ترسناکتر از همه، او انسانی است درست مثل من و شما. این صحنه مقدماتی اوست که افتخار «وحشتناک ترین لحظه ترسناک» را برای فیلم به ارمغان می آورد. همه چیز به سادگی شروع می شود – با گروهی از جوانان که در یک سفر جاده ای، کم بنزین و در جستجوی کمک هستند. ما می دانیم که این اشتباه پیش خواهد رفت، اما قبلاً تا این مرحله توسط هتوستاپ فریب خورده ایم، بنابراین نمی دانیم که در انتظار چه چیزی هستیم.
سرانجام لحظه ای فرا می رسد که کرک (ویلیام ویل) و پم (تری مک مین) از دوستان خود جدا می شوند، آنها به خانه ای برخورد می کنند و از آنجایی که بنزین ون آنها کم است، امیدوارند که برخی از آنها را با صاحب خانه معاوضه کنند. کرک بدون دعوت وارد خانه می شود و این زمانی است که همه چیز شروع به مویی می کند. ما البته انتظار داریم چیزی در خانه باشد. به هر حال، ما تا به حال کمی وارد فیلم شدهایم و آنها به خانهای با ظاهر وحشتناک در میانهی ناکجاآباد قدم میزنند – این فقط به دنبال دردسر است. اما این نحوه ظاهر مورد انتظار Leatherface است که لحظه را به طرز وحشتناکی موثر می کند. هنگامی که کرک از در عبور می کند، اتاقی را می بیند که مستقیماً جلوتر است، اتاقی با دیوارهای قرمز تزئین شده با نیم تنه تاکسیدرمی، همراه با صدای جیغ خوک. او به جلو می دود تا روی سطح شیب دار کوچکی که به اتاق منتهی می شود، بیفتد و ناگهان، گویی از هوای رقیق، چهره چرمی ظاهر می شود که ناگهان در چارچوب ظاهر می شود و با پتک به سر کرک می زند.
چه چیزی این صحنه کشتار اره برقی تگزاس را اینقدر ترسناک می کند؟
چیزی که صحنه را بسیار ترسناک و موثر می کند، ناگهانی بودن آن است – هیچ ساز و موزیکی وجود ندارد که به ترسی در آینده اشاره کند. به جز صدای جیغ خوک کاملاً ساکت است. این صدای چکش است که در تماس است و چقدر بد به نظر می رسد (جدی می گویم، هرگز آن را از سرم بیرون نمی آورم)، و روشی که کرک در اثر ضربه با تشنج روی زمین می افتد.
صدای خوک سفر ناشیانه کرک را مشخص می کند و نحوه برخورد چرمی دوباره به او باعث می شود قبل از اینکه او را به داخل بکشد از حرکت باز بماند، ماجرای وحشتناک کل حمله را مهر و موم می کند. اما لحظه ای که همه چیز را به هم گره می زند، زمانی است که Leatherface در کشویی را به هم می زند، و موسیقی ناگهان نیش ماندگاری می گیرد که لحظه را درگیر می کند و شما را در شوک نشسته رها می کند. کل صحنه حتی یک دقیقه هم طول نمیکشد، در چند ثانیه اتفاق میافتد و با این حال، لحن را برای بقیه فیلم تعیین میکند و به بینندگان میگوید آنچه که تماشا میکنند بسیار بیشتر از یک فیلم اسلشر معمولی است.
“قتل عام اره زنجیری تگزاس” می فهمد که کمتر، بیشتر است
لحظات زیادی در فیلم وجود دارد که به راحتی می توان آنها را جزو ترسناک ترین ها به حساب آورد. یک مسافرت با خودرو، صحنه شام، مرگ پم وجود دارد – و این فقط سطح را می خراشد. اما چیزی که باعث میشود اولین صحنه Leatherface همه آنها را برجسته کند این است که چقدر ناخواسته به نظر میرسد. فقدان موسیقی یا جلوهها به صحنه حس آرامش میبخشد و باعث میشود تماشاگران احساس کنند که میتوانند کمی نفس بکشند. مسلم بود که کرک در آن خانه به سرنوشت خود دست مییابد – آدم به سادگی وارد یک خانه قدیمی خزنده نمیشود و انتظار میرود که سالم از خانه بیرون برود – اما این اتفاق ناگهانی، خیلی زود پس از ورود به داخل خانه، باعث میشود که این اتفاق بیفتد. کاملا غیر منتظره اولین باری است که Leatherface را میبینیم، اولین باری است که ماسک صورت انسانی او، قصابیاش را میبینیم، همه اینها را میبینیم، و آنقدر ناگهانی اتفاق میافتد که یک شوک فلجکننده برای سیستم است.
چیزی که باعث می شود The Texas Chains Saw Massacre کار کند زیبایی شناسی همه چیز است، زیرا بیایید در اینجا با خودمان صادق باشیم، طرح واقعاً شبیه یک برش معمولی کمپینگ روی کاغذ به نظر می رسد. اما این که چگونه فیلم صحنههای پرتنش خود را پیش میبرد، چگونه خود را صد در صد جدی بازی میکند و شما را در دنیای خود غرق میکند که آن را به یکی از نمادینترین وحشتهای تمام دوران تبدیل میکند. این فیلم به نظر می رسد که بر اساس فیلم قدیمی ساخته شده است، تماماً دانه دانه و غلیظ، و در حالی که این البته تا حدی به دلیل این واقعیت است که فیلم اکنون فقط 50 سال از عمرش می گذرد، همچنین بخشی از سبک کلی فیلم است. فیلم به یک معنا شبیه فیلمهای پیدا شده است، شما آنقدر به این شخصیتها نزدیک میشوید، و همه چیز آنقدر خلوت به نظر میرسد که سخت است تحت تأثیر وحشتهای بعدی قرار نگیرید. این چیزی است که فیلم را کامل میکند: برای رسیدن به هدفش به سطلهای خون نیاز نداشت، و برای بالا بردن نبض تماشاگران به ترسهای پرش متکی نبود. بهعلاوه، بسیاری از آنها در طول روز اتفاق میافتند، که همیشه توهمی از امنیت در فیلمهای ترسناک ایجاد میکند – اگرچه همانطور که ما به سرعت متوجه شدیم، در اینجا به هیچ وجه اینطور نیست.
اگر صحنهی مقدماتی Leatherface جنبههای پسزمینهای غیر از خوک جیغ را نشان میداد، به سادگی موثر نبود. مطمئنا، هنوز هم ترسناک بود، زیرا چگونه ممکن است نباشد؟ اما عنصر غافلگیری و شوک خالص از ظاهر شخصیت شرور چیزی بود که صحنه را به اوج جدیدی رساند. این گواهی بر این واقعیت است که گاهی اوقات کمتر، بیشتر است، و اگر به درستی انجام شود، هنوز هم می تواند سال ها بعد به همان اندازه وحشتناک باشد.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : ۰ در انتظار بررسی : ۰ انتشار یافته : ۰